۱۳۹۰-۰۷-۰۶

حجله در خون


اعتراض بر روانشناسان و جامعه شناسان این کشور






پسر دانشجویی به نام کوشا پارسا (۲۲ ساله) همکلاسی خود به نام مهسا امین‌فروغی (۲۲ ساله) را با ۲۶ ضربه چاقو به قتل رساند. هر دوی آنها دانشجوی سال آخر رشته ادبیات فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی بودند. گفته می‌شود این قتل به دلیل پاسخ منفی مهسا امین‌فروغی به ایجاد رابطه با کوشا پارسا رخ داده‌است.


چطور است که یکی از این اساتید و کارشناسان که این بودجه ها را صرف می کنند صدایشان در نمی آید که بگوید حجاب و تفکیک جنسیتی چه بلائی سر نسل ما آورده و نسل بعدی را هم دارد تباه می کند





۱۳۹۰-۰۷-۰۵

هیچ نمی توان گفت


واقعا چه باید گفت 

هیچ نمی توان گفت 


*******************
به نقل از سایتها
در اقدامی غیر اخلاقی و تعجب‌برانگیز بازیکنان تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران با داور قرقیزستانی مسابقه که یک زن بود دست دادند.
به گزارش جهان به نقل از فارس، بازیکنان تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران عصر دیروز پس از بازی با تیم افغانستان، در اقدامی غیر اخلاقی، با داور زن این مسابقه که اهل قرقیزستان است دست دادند.
این مسابقه در استادیوم 12 هزار نفری آزادی و در چارچوب مسابقات جام قهرمانی آسیا به میزبانی کشورمان برگزار می شود.

حجاب و اختلال در روابط زناشوئی




اگر انتظار دارید زن را زشت و تنفر انگیز بخواهیم چون دیگران کنترلی روی خواست خود ندارند این موضوع به این دلایل اسباب ضرر است



 چطور می‌توان از زنی که سطح کنش جنسی‌اش بر اثر احساس برازنده نبودن پائین است و مجاب شده که دلبری نکند و فریبا نباشد انتظار داشت در مردش کشش جنسی ایجاد کند و در یک چشم بهم زدن از هیبت زنی نازیبا تبدیل شود به یک عروسک جذاب و لوند؟

 و بر فرض که به جادوئی این معجزه را کرد ,خود بگوئید مردی که در طول روز هر چه زن دیده جز سیاهی و زشتی چیزی از آن ادراک نکرده ناگهان چون با لعبتی لوند مواجه شود می‌تواند چنین تکانه‌ای را چنان مدیریت کند که مجالی برای کاری پیدا کند؟

حال اگر زن فریبا و زیبا بودن در وی نهادینه شود و به جبر رقابت ذاتی با سایر زنان همواره مرتب و آراسته باشد و هر بار که مردش نگاهش می‌کند چه در کوچه و خیابان چه در میهمانی و یا وقتی سر کار دنبال‌ش می‌رود او را جذاب ببیند قطعا توجهش به همسرش بیشتر خواهد بود و همواره مترصد فرصتی است تا با او خلوتی داشته باشد

۱۳۹۰-۰۷-۰۴

آیت‌الله طالقانی و حجاب



روزنامهٔ اطلاعات به نقل از آیت‌الله طالقانی در شماره ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ نوشت:




مصاحبه با آیت‌الله طالقانی در صفحه اول روزنامه اطلاعات ۲۰ اسفند ۱۳۵۷

 حتی برای زن های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت های مذهبی...ما نمی گوییم زنها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی‌گوید...زنان عضو فعال اجتماع ما هستند...اسلام و قرآن و مراجع دین میخواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست.
مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟...کی در این راهپیمایی ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ این ها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است.

۱۳۹۰-۰۷-۰۱

باید اجازه داد بگن که پادشاه لخته!

# آزادی بیان 

# حجاب

یک روز دو تا خیاط به شهری وارد شدن و ادعا کردن که میتونن بهترین لباسو بدوزن. پادشاه هم خوشش اومد و اونا رو دعوت کرد تا براش لباس بدوزن. اونا هم گفتن لباسی که میدوزن رو هر آدمی نمیتونه ببینه. باید خیلی آدمخوبی باشه تا بتونه لباسو ببینه. خلاصه همه وزیرا و افراد برجسته میفتن و با وجودی که لباسی نمیدیدن از اون تعریف میکردن تا نگن که اونا آدمای بدی هستن. خود پادشاه هم از ترس اینکه مردم نگن اون آدم بدیه از اون لباس تعریف کرد. روزی رسید که باید لباسو میپوشید. به مناسبت حاضر شدن لباس جدید پادشاه خواست تا مردم هم اون لباسو ببینن. همه مردم با اینکه یه پادشاه لخت رو میدیدن ولی از ترس بد نامی همه تحسین میکردن و هورا میکشیدن و در اون بین فقط یه بچه داد زد و گفت که پادشاه لخته. این باعث شد که کم کم همه مردم با اون بچه همصدا بشن و بگن که پادشاه لخته.


***

از نظر من حجاب عامل خشونت تجاوز طلاق و افسرگی اجتماعی کاهش ارزش زن و افزایش فحشا است 
چیزهائی که همه میدانیم بسیار افزایش یافته و کسی نمی تواند توضیح درستی در مورد آن بدهد

در عوض ادعا میکنند که چون زنها و دخترها بد حجاب هستند این مسائل اتفاق می افتد و برای حل معضل بر تشدید اجبار برای حجاب اصرار دارند

از طرفی حجاب یک خط قرمز بزرگ است چه از نظر مردم و چه حکومت

پس اگر نشود چیزهای مرسوم را بچالش کشید چگونه خطاهایمان را کشف کنیم؟



۱۳۹۰-۰۶-۳۱

رابطه ی حجاب و فحشا

چگونه حجاب به فحشا دامن می زند؟




حجاب چه از نوع خود خواسته (E) جهت بازار گرمی و چه از نوع اجباری (H) نتیجه ای جز اغراق در وجه جنسی زن (G) و کاهش احترام زن(Y) ندارد

 زمانی که با اغراق در وجه کاربردی زن به عنوان یک آلت سکس عملا شانس دیده شدن سایر قابلیتهای انسانی وی کمرنگ می شود و ارزشهای انسانی دیگر او کمتر می شود وابستگی وی به وجه جنسی خود بیشتر گشته و چون تقاضا از وی برای وجه جنسی اش بیشتر می گردد (U)

او نیز بیشتر متکی به وجه جنسی خود برای کسب حمایت و یا پرداخت هزینه هایش می گردد (A)

۱۳۹۰-۰۶-۲۳

روز ملی عفاف بدون حجاب

امروز چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۰ می باشد و با انتشار مقاله ای در این وبلاگ و صفحه ی ما در فیس بوک صراحتا این موضوع که حجاب دستور قران نیست مورد بررسی قرار گرفت و بنظر نمی رسد کسی چیزی در رد آن بتواند اضافه کند


این وبلاگ روز ۲۳ شهریور را به نام " روز ملی عفاف بدون حجاب "  پیشنهاد می کند و امیدوار است تا اولین سالگرد این روز یعنی تا  ۲۳ شهریور۱۳۹۱ ما شاهد چنان سلامت و تعقل و عفت و نجابتی باشیم که زن و مرد بدون آنکه گرفتار این فتنه باشند در خیابانهای شهر قدم بزنند 


این مقاله را در صفحه زیر بخوانید





۱۳۹۰-۰۶-۱۹

وقتی نشاط جنسی فوران میکند!!!



استدلالهای توجیه کننده ی حجاب بقدر سست است که واقعا می توان برای تقییح و توجیه عوارض حجاب بکار رود
این واقعیت را که حجاب در ایران زمینه ساز حرص جنسی و فساد شده و عامل تجاوزها و تبدیل زن به یک سوژه ی جنسی شده و ازدواج را یک معامله ی شیک سکس زن بدل کرده براحتی بی کم و کاست از مطالب زیر می توان دریافت کرد
حال شما بگوئید اگر ما نخواسته باشیم اینقدر نشاط جنسی داشته باشیم باید چه کنیم

نقش حجاب در حفظ نشاط جنسی
واحد زنان تبیان زنجان-


1 . غریزه جنسی، قوی ترین غریزه انسانی است که زندگی انسانی را از نظر کمی و کیفی مورد تاثیر و تاثر قرار می دهد . این غریزه در کنار غریزه گرسنگی، بسترساز فرهنگ های انسانی در طول تاریخ شده و دین با ورود در این بستر، معنا بخش فرهنگ انسانی می شود; به همین دلیل در تاریخ ادیان کمتر دینی است که درباره مسئله جنسی سخن نگفته باشد .


2 . غریزه جنسی در یک چارچوب، مورد توجه ادیان قرار می گیرد و در چارچوب جهان بینی آن دین، جایگاه مسئله جنسی را با توجه به انسان شناسی خود، و جهان شناسی و اخلاقیات مبتنی بر آن، تشریح و تفسیر می کند که اغلب دائر مدار آن، انسان واسطه ای و متعالی دینی، مثل پیامبران و یا بنیان گزاران دین مثل بودا قرار می گیرد .


3 . در غرب مسیحی قرون وسطی که انسان کامل مسیحی محور معرفت شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و سپس جامعه شناسی واقع شده بود، درباره مسئله جنسی، چه از بعد انسان شناسی و چه جامعه شناسی، به همان میزان قضاوت می شد و چون انسان های کامل مسیحی، حضرت مسیح و حضرت مریم و حضرت یحیی (ع)، هر سه ازدواج نکرده، در مسیحیت دوری از عمل جنسی، یک شرط برای انسان کامل شمرده شد و کم کم ترک عمل جنسی به ترک کلی عمل جسمی کشانده می شود و در دوران قرون وسطی، انسان هایی اعم از زن و مرد، دور از شهرها در نقاط دور افتاده جنگل ها و کوه ها و بیابان زندگی می کردند که به دور از لذت های جسمی یک زندگی کاملا مجردانه داشتند . پس حجاب در همین جهت قلمداد می شد; یعنی دوری از لذت های جسمانی بطور کامل .


4 . با شروع رنسانس، تفسیری دیگر از انسان کامل ارائه شد که بر فرهنگ جنسی غرب به شدت اثر گذاشت; این تفسیر آن بود که چون خدا در جسم انسان (عیسی) تجلی یافته است، پس جسم انسان تقدس می یابد، به همین دلیل سعی در زیباشناسی جسم انسان است و با یک نوع آناتومی جسم انسان و بدست آوردن رگ، پی، ماهیچه، استخوان و ... به ترسیم جسم های زیبا پرداخته شود که این مهم به وسیله «لئوناردو داوینچی » و «میکل آنژ» و «رافائل » ، بر روی دیواره های کلیساهای روم و فلورانس انجام می شود . به طوری که جسم های برهنه و بسیار موزون و هماهنگ بر روی دیوارها ترسیم و یا در مجسمه ها تجسم می یابند . شرمگاه اناث حذف و ذکور بسیار کوچک ترسیم می شود تا گفته شود خود جسم مطمح نظر است، نه مسائل جنسی آن، ولی با همین ترسیم انسان برهنه، اولین قدم برهنگی در غرب، توسط نوعی تفسیر از انسان کامل رخ می دهد .

از زنانگیم شرم نمی کنم












مادرم دیگر از زنانگیم شرم نمی کنم

و خود را مرواریدی بی ارزش و بی اراده که از ترس همنوعم باید در صدف رود نمی دانم



 می خواهم گیسوانم را به باد بسپارم 


همان گیسوانی که تا پسر همسایه یا الله یا الله کنان بالای پشت بام می امد به فرمان لبهایت که گاز می گرفتی باید زیر روسری چالشان میکردم 

میخواهم دیگر قوز نکنم و دیگر نهراسم از نگاه های دیگران به سینه هائی که نورسته بودند و من تصور میکردم اینها نشان از نانجیبی من دارد 

مادرم! 


من مروارید نیستم از زن بودنم شرم ندارم
و چیزی برای در صدف بردن و مخفی کردن ندارم 


می خواهم که پدر همانطور که برادرم را با افتخار صدا میزند
 و به مهمانش معرفی میکند 



بگوید که ان دختری که با حسرت از لای در اشپزخانه چشمان براق برادرش را نگاه میکند نیز دخترم هست و من شرم ندارم از داشتن او 


می خواهم گیسوان خود را که تابیده بهم از جبر مغنعه شانه زنم 

گره از انها باز کنم 
تا گره به بختم نیفتد 
فقط به جرم زن بودنم 
میخواهم غنچه ی گل سرخی 
نه نه متنفرم از غنچه 
که نارسی اش را چماق می کردی استدلالی جهت توجیه حجابم 

میخواهم گل سرخی شگفته معطر و زیبا را چون خودم به گیسوانم بزنم 

شجاعتی را حاصل امده از دیدن زیبائی خودم در اینه اسباب کنم و 

بروم دست پسر همسایه را بگیرم و با رنگی پریده
 به چشمان از تعجب گرد شده اش خیره شوم
 و بگویم 

گناه از تو نیست که نمی دانی کار من مهرورزی است
اما اجازه نده مقهور جهل مادرانمان شویم 

همان مادرانی که مدام از ظلم مردان گفتند و سالگرد ختنه سوری پسر را گرفتند
 ولی تاریخ تولد دخترشان را بخاطر نداشتند 

همان مادرانی که قسمت خوب غذا را به دخترشان دادند که چون خدمتگذاری پسر را پذیرائی کند اما دخترها و مادر باید منتظر پدر می ماندند 

و در عین حال صبح تا شب از ظلم و ستمی که پدر در حقش می کرده می گویند 

آری میخواهم با دست لرزانم دستهای سرد پسر همسایه را بگیرم و بگویم : 

من میدانم که چیزی برای قایم کردن و خجالت کشیدن ندارم 

آیا تو می خواهی به همان بدی باشی که مادرم میگفت؟