بی تردید مشکل طرفداران متعصب حجاب نه اسلام است و نه سلامت جامعه
وگرنه حقایق مشهودتر از آنست که یک ذهن باز نتواند بپذیرد
اما داشتن تابوی سکسی که حکایتش مفصل است و شرم از جنسیت باعث می شود که هزار استدلال آبکی برای توجیه خبط حجاب بیان گردد
حکایت داستان تابوی توکا نیستانی است اما با سوژه ای متفاوت که شنیدنش با قلم زیبای او هم مفرح است و هم تامل برانگیز
وگرنه حقایق مشهودتر از آنست که یک ذهن باز نتواند بپذیرد
اما داشتن تابوی سکسی که حکایتش مفصل است و شرم از جنسیت باعث می شود که هزار استدلال آبکی برای توجیه خبط حجاب بیان گردد
حکایت داستان تابوی توکا نیستانی است اما با سوژه ای متفاوت که شنیدنش با قلم زیبای او هم مفرح است و هم تامل برانگیز
راقم این سطور مخالف حضور سگ در خانه و خیابان است چون همزیستی با جانوری را که آروارهای قوی و دندانهایی تیز دارد و بجای حرف زدن فقط پارس میکند، عاقلانه نمیداند.
اما راقم این سطور برای قانع کردن دیگران فقط میگوید: «حضور سگ برای سلامت و بهداشت جامعه خطرناک است.» طرفداران حیوانات که دوست دارند با ایجاد شبهه با راقم این سطور مخالفت کنند میپرسند: «اگر سگ برای سلامت و بهداشت جامعه خطرناک است پس چرا عمر متوسط این فرنگیهای سگباز به نود سال رسیده؟»
راقم این سطور که در پاسخ دادن به هیچ سوالی درنمیماند، یک جواب علمی از آستین بیرون میکشد: «اگر این فرنگیها سگ نداشتند یقین بدانید که عمر متوسطشان از صدوپنجاه سال هم گذشته بود!» راقم این سطور برای اینکه بحث را از حوزهی سلامت و بهداشت- که فعلاً در آن تخصص ندارد- خارج کند و حرفی نزند که کسی به ریشاش بخندد ناگهان به یاد گرسنگان افریقا میافتد و علیرغم اینکه تا امروز خودش یک دینار به هیچ گرسنهای کمک نکرده به همه یادآوری میکند: «آی آدمها! نگهداری از یک توله سگ باندازهی نگهداری از یک بچه هزینه دارد و آیا بهتر نیست این پول را صرف سیر کردن شکم گرسنگان افریقا بکنیم؟»
البته معاندین به راقم این سطور گوشزد میکنند که مردم اگر پول اضافه داشته باشند با آن سکه و دلار و النگوی طلا و فرش و زمین میخرند و به هرحال چیزی دست گرسنههای افریقایی را نمیگیرد... راقم این سطور که در دل حرف معاندین را قبول دارد کماکان مخالفت میکند و بحث را به حوزهی جامعه شناسی میکشاند، «علت گرایش غربیها به نگهداری از حیوانات خانگی جبران کمبود محبتی است که در خانه و میان خانواده دارند.»
معاندین که کارشان عناد و لجاجت است دست راقم این سطور را گرفته و چند خانوادهی غربی نشانش میدهند که علیرغم داشتن سگ با یکدیگر بسیار گرم و با محبت هستند و مازاد محبتشان را به آسیا و افریقا صادر میکنند. راقم این سطور قانع نمیشود و میگوید: «سگها خشن هستند و گاز میگیرند». معاندین زیر بار حرف حساب نمیروند و از باب مخالفت سگی را نشان میدهند که وقتی زنگ خانه را میزنید بجای پارس کردن و گاز گرفتن با به دندان گرفتن لنگهای کفش یا یک بالش سراسیمه به استقبال مهمان میآید!
راقم این سطور احساساتی نمیشود و علت این رفتار را نه مهربانی ذاتی سگ بلکه تمایل طبیعی حیوان به برهم زدن نظم عمومی کفشها و بالشها ارزیابی کرده و اعلام میکند «حتماً حیوان را تربیت کردهاند». صاحب سگ در حالیکه با کیسهای پلاستیکی دنبال سگش میدود- تا طبق قانون هرجا فضله گذاشت جمع کند- برای راقم این سطور توضیح میدهد که هیچ تلاشی برای علاقمند کردن این سگ به آوردن لنگه کفش برای غریبهها نکرده و نمیداند که چرا و چطور حیوان زبان بسته به این نتیجه رسیده که قدم مهمان روی چشم صاحبخانه است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر